امروز با هوشنگ ابتهاج : درین سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند

به گزارش مجله فیروزی، امروز با هوشنگ ابتهاج و دلتنگی های شاعرانه اش

امروز با هوشنگ ابتهاج : درین سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند

درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند

به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمی زند

یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند

کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمی زند

نشسته ام در انتظارِ این غبارِ بی سوار

دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند

گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم

یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند

دل خراب من دگر خراب تر نمی گردد

که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند!

چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات؟

برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند!

نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست

اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند

منبع: عصر ایران
انتشار: 9 خرداد 1402 بروزرسانی: 9 خرداد 1402 گردآورنده: mfiroozi.ir شناسه مطلب: 2077

به "امروز با هوشنگ ابتهاج : درین سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "امروز با هوشنگ ابتهاج : درین سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید