10 فیلم برتر ساموئل ال جکسون از بدترین تا بهترین - مجله فیروزی

بعد از یک سال تاخیر، مارپیچ از کتاب اره (Spiral: From the Book of Saw) نهمین قسمت از سری فیلم های اره خاتمه به سینماها آمد تا خون را دوباره در رگ سینماها به جریان بیاندازد. کریس راک به عنوان کارآگاه با نام زک بنکس ظاهر می گردد، در حالی که ساموئل ال جکسون که خودش رئیس پلیس سابق است در نقش پدرش بازی می نماید. این فیلم یک بیمار روانی جدید را پیدا می نماید که پلیس های فاسد را هدف قرار می دهد و با پیدا شدن اجساد، پدر و پسر بنکس خود را در تیررس یک قاتل حیله گر می بینند.

مارپیچ ممکن است برجسته ترین نقش زندگی حرفه ای جکسون نباشد اما باعث شد تا ما به صرافت تهیه لیست 10تایی از بهترین فیلم های این بازیگر پولساز بیوفتیم. شاید لازم باشد قبل از آغاز این لیست توضیحات کوچکی را ارائه دهیم. اول اینکه هیچ فیلمی از کمپانی مارول با حضور جکسون در این لیست وجود ندارد، با اینکه او ثابت نموده که گزینه مناسبی برای بازی در نقش نیک فیوری در فیلم های مارول است.

بازی جکسون در نقش ایبل ترنر در لیک ویو تراس (Lakeview Terrace) به یاد ماندنی است، اما او هم مانند تمام بازیگران برجسته کارهای ضعیف هم در کارنامه اش دارد. مانند هشت نفرت انگیز (The Hateful Eight) که ممکن است هوادارانش را از این که در لیست 10تایی ما نیست عصبانی کند. اما در واقع فیلم ها و نقش آفرینی های بهتری از جکسون وجود دارد که جایی برای هشت نفرت انگیز باقی نمی گذارد.

اگر بخواهیم از فرنچایزهای فیلم های پرفروش صحبت کنیم، جنگ ستارگان با اختلاف بالاترین رتبه را به خود اختصاص می دهد. هواداران جنگ ستارگان معتقدند که اگر جکسون را در نقش میس ویندو کنار بگذاریم، هیچ کس واقعا این فیلم را تماشا نمی نماید. علاوه بر این هایی که گفته شد انصاف نیست نامی از لازاروس فیلم ناله مار سیاه (Black Snake Moan) نبریم که در نوع خودش غوغا است.

فیلم تب جنگل (Jungle Fever) به کارگردانی اسپایک لی را هم از قلم نیندازیم که در آن جکسون در نقش گیتور پیوریفای بازی می نماید که با انتها غم انگیزی روبرو می گردد. جکسون در آن فیلم بسیار خوب است، اما با توجه به اینکه قصد داشتیم تنها یکی از بهترین فیلم های دهه 80 او را انتخاب کنیم، سخت بود که آن را به جای کار درست را بکن (Do The Right Thing) قرار دهیم. تنوع فیلم های جکسون بسیار زیاد است و ما شاید تنها بتوانیم فیلم ها را به احترام او در اینجا نام ببریم و در لیست 10تایی مان قرار نگیرد مانند مربی کارتر (Coach Carter) و بانکدار (The Banker) و بسیاری دیگر که درخور تحسین و احترام هستند.

• اشتباهی در پالپ فیکشن که راستا حرفه ای ساموئل ال جکسون را تغییر داد

ساموئل ال جکسون با فروشی بیش از 13 میلیارد دلار فیلم هایش در دنیا، پردرآمدترین ستاره سینمای دنیا است. او علاوه بر بازیگری، صداپیشگی انیمیشن و بازی های رایانه ای هم در کارنامه دارد. در ادامه 10 تا از بهترین بازی های او را نام بردیم.

10. تغییر راستا (Changing Lanes)

• کارگردان: راجر میشل
• محصول: 2002
• امتیاز متاکریتیک: 69 از 100

این فیلم یکی از کارهای خوب جکسون در MCU است و به عنوان یک داستان اخلاقی ارزشمند از آن یاد می گردد. جکسون در نقش دویل گیپسون، یک فروشنده بیمه الکلی که در حال مبارزه برای ترک است، بازی می نماید تا بتواند حضانت فرزندان خود را که مادرشان می خواهد آن ها را به خارج از کشور ببرد، دوباره بدست آورد. در راه رسیدگی به جلسه حضانت، او با یک وکیل جوان وال استریتی که بن افلک نقش آن را بازی می نماید، تصادف جزئی می نماید اما مجبور می گردد پس از آن صحنه حادثه را ترک کند. دویل که در کنار عظیمراه تنها مانده بود، پفراینده مهمی را پیدا می نماید که وکیل به آن نیاز دارد و تصمیم می گیرد تا آن را به او بازگرداند. این مساله باعث می گردد که این دو بیشتر با یکدیگر آشنا شوند و خشم و نفرتشان را کنار بگذارند و به عبارتی موقعیت یکدیگر را درک نمایند. جکسون به عنوان یک فرد آسیب دیده که فقط سعی در انجام کارهای صحیح برای خانواده اش دارد بسیار باورنکردنی ظاهر می گردد و افلک یکی از بهترین بازی های خود را به عنوان یک فرد متکبر ارائه می دهد که یاد می گیرد وجدان داشته باشد و حقیقت را بگوید. تماشای برخوردها و چالش های این دو نفر بسیار هیجان انگیز است.

9. کار درست را بکن (Do the Right Thing)

• کارگردان: اسپایک لی
• محصول: 1989
• امتیاز متاکریتیک: 93 از 100

درست است که جکسون فقط یک قطعه از پازل فیلم کار درست را بکن است، اما او با بازی در نقش سینیور لاو ددی، به عنوان یک دی جی که در رادیوی محلی ظاهر می گردد و هر روز اخبار را از دید خودش و از پنجره رو به بیرون برای مخاطبانش روایت می نماید، در خاطر همه ماندگار شده است. او در این فیلم ترجیح می دهد که یک ضبط عالی رادیویی داشته باشد تا اینکه در شورشی که درست در بیرون پنجره در حال رخ دادن است شرکت کند. اگرچه جکسون در این فیلم کاملا جوان و ناشناخته بود، اما هنوز هم می توانست به فیلم جذابیت خاصی بدهد. تردیدی وجود ندارد که حقیقتا این فیلم از بهترین نمایش های اولیه جکسون است.

8. پارک ژوراسیک (Jurassic Park)

• کارگردان: استیون اسپیلبرگ
• محصول: 1993
• امتیاز متاکریتیک: 68 از 100

با اینکه این یک نقش نسبتا کوچک برای جکسون قبل از آغاز طوفانی کار حرفه ای اش در پالپ فیکشن در سینماها است، اما نباید از آن چشم پوشی کرد خصوصا از آنجا که مردم هنوز بعد از 25 سال با یادآوری دیالوگ های معروف جکسون از او یاد می نمایند. ممکن است به انتخاب پارک ژوراسیک در این لیست خرده بگیرید و بگویید خب پس فیلم رفقای خوب چه می گردد؟ اما بد نیست بدانید که ری آرنولد پارک ژوراسیک در نهایت شخصیت برجسته تری نسبت به استکس ادواردز رفقای خوب بود. اگر یک طوفان واقعی بعضی از قسمت های پارک ژوراسیک را در طول فراوری نابود نمی کرد، شخصیت جکسون حتی بیشتر حضور می داشت اما به هر حال بعد از برخورد با آن دایناسور گوشتخوار امکان نداشت جان سالم به در برد.

• اولین تیزر دنباله دنیای ژوراسیک بسیار کوتاه است

7. مذاکره نماینده (The Negotiator)

• کارگردان: اف گری گری
• محصول: 1998
• امتیاز متاکریتیک: 62 از 100

فیلمی پلیسی با بازی کوین اسپیسی و ساموئل ال جکسون. فری گری گری استاد فیلم های کم بودجه و پیروز است. جکسون در این فیلم نقش دنی رومان، مذاکره نماینده گروگان برای اداره پلیس شیکاگو را بازی می نماید که بعد از اینکه همکارش در خصوص فساد گسترده در این نیرو به او گفت، میخواهد او را بکشد. دنی که از اثبات بی گناهی خود ناامید شده است، چند نفر از همکاران خود را به گروگان می گیرد و خواهان مذاکره با ستوان همکار خود کریس سبیان (با بازی کوین اسپیسی) است، که امیدوار است به پاک کردن نام او یاری کند. این یک فیلم حماسی 140 دقیقه ای است و پیگیری جدی جکسون برای برقراری عدالت درباره پلیس های فاسد و سکوتی که پشت آن ها پنهان شده، بسیار تحسین برانگیز است.

6. زمانی برای کشتن (A Time to Kill)

• کارگردان: جوئل شوماخر
• محصول: 1996
• امتیاز متاکریتیک: 54 از 100

زمانی برای کشتن در یک کلام یکی از بهترین و هیجان انگیزترین فیلم ها درباره قانون است که تا به امروز ساخته شده. این یک درام دادگاهی است که در آن می بینیم مرد سیاه پوستی متهم است و مرتکب جنایتی شده و وکیلی قصد دفاع از او را دارد. به نظر شما پدری که متجاوزان دخترش را کشته است باید مجازات گردد؟ این فیلمی است که ایده عدالت هوشیارانه و معنی آتش به اختیار را در قانون آنالیز می نماید. توجیه قتل سخت است، و ما نمی توانیم اعضای دادگستری را متهم کنیم، اما در عین حال، باید شرایط روحی و روانی خانواده مجرم را هم در نظر بگیریم آن هم با توجه به صدمات جبران ناپذیری که متوفی به آن ها وارد نموده است. کارل لی هیلی، با بازی جکسون ممکن است کار احمقانه ای انجام داده باشد اما با دیدن این فیلم با خود فکر می کنید که آیا شما اگر جای او بودید این کار را نمی کردید؟ جکسون باعث می گردد که درماندگی کارل لی و همچنین عصبانیت صحیح او احساس گردد و ما از پشت میله های زندان با او همدردی می کنیم. وقتی او خاتمه با دختر کوچکش دیدار می نماید، چشمان ما درست مثل او پر از اشک می گردد. این یک لحظه قدرتمند است که توسط یک بازیگر قدرتمند زنده شده است، بازیگری که همچنین با یک متیو مک کانهی جوان که نقش وکیل او را بازی می نماید ترکیب خارق العاده ای دارد.

5. جان سخت همراه با انتقام (Die Hard With a Vengeance)

• کارگردان: جان مک تیرنان
• محصول: 1995
• امتیاز متاکریتیک: 58 از 100

اگر سری فیلم های جان سخت با درخشش بروس ویلیس را به خاطر داشته باشید، حتما بازی به یاد ماندنی ساموئل ال جکسون هم در خاطرتان مانده است. شاید شما هم با ما موافق باشید که بهترین قسمت سری فیلم های جان سخت همان قسمت اولش است. اما واقعیت این است که جان سخت 3 با نام همراه با انتقام بسیار چشمگیر است. بروس ویلیس نقش خود را به عنوان جان مک کلین تکرار می نماید، اما این بار نوبت حضور پر جنب و جوش و جنجالی جکسون است که به عنوان زئوس کارور وارد گردد و باعث گردد که این فرنچایز از حرارت نیوفتد. حضور جکسون به اندازه مک کلین برای نجات شهر نیویورک بسیار مهم است. باید امیدوار باشیم که اگر قرار است قسمت دیگری از فرنچایز جان سخت ساخته گردد، جکسون هم در کنار ویلیس حضور داشته باشد چرا که این دو ترکیب بسیار خوبی با هم در این فیلم دارند.

• مجموعه فیلم هایی که بازی شدند: جان سخت

4. جانگوی زنجیر گسسته (Django Unchained)

• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• محصول: 2012
• امتیاز متاکریتیک: 81 از 100

یکی از بهترین همکاری های کوئنتین تارانتینو و ساموئل ال جکسون فیلم جانگوی زنجیر گسسته است. شاید برایتان عجیب باشد که چرا تا کنون بیشتر فیلم هایی که نام بردیم، جکسون در آن ها نقش کمی داشته! حتما حق با شماست اما بد نیست این را بدانید که حضور کوتاه و موثر این بازیگر توانمند است که تاثیر مهمی در فرایند فیلم ایجاد می نماید. در این فیلم جکسون نقش سرکارگر مزرعه عظیمی به نام کندی لند را برعهده دارد آن هم در اوج دوران برده داری و برخوردهای رذالت بار با سیاه پوستان.

استفن (با بازی جکسون) از کودکی کالوین (با بازی دیکاپریو) را عظیم نموده و آن ها رابطه خاصی با هم دارند، بنابراین طولی نمی کشد که از وجود دسیسه ای که در مزرعه با حضور دو تازه وارد در حال وقوع است پی می پرد. جکسون یکی از بهترین بازی های خود را در جانگو ارائه می دهد و بسیاری معتقد بودند که او حداقل لایق نامزدی اسکار برای نقش مکمل مرد بود.

3. آسیب ناپذیر (Unbreakable)

• کارگردان: ام نایت شیامالان
• محصول: 2000
• امتیاز متاکریتیک: 62 از 100

در این فیلم شاهد یکی از عظیمترین نقش آفرینی های جکسون هستیم. او به عنوان الایژا پرایس، مردی که همه بچه ها او را آقای شیشه ای می نامند بازی می نماید که نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی شرایط منحصربفردی دارد. او در حین یافتن قطب مقابل و مکمل خود، دردی غیرقابل تصور را تجربه می نماید. او نقش مردی را بازی می نماید که بعد از سختی های بسیار خاتمه زندگی خود را هدفمند می بیند. هنگامی که الایژا خاتمه دیوید دان محافظ امنیتی با بازی بروس ویلیس را با توانایی های منحصربفرد متفاوت از خود پیدا می نماید در واقع یک معجزه رخ می دهد زیرا این امر به او یاری می نماید بهتر درک کند که کیست و قرار است چه کسی گردد. چه الایژا روی پاهای ناپایدار لرزان خود باشد و چه در جایگاه چرخدار محصور باشد، ما ناامیدی و همچنین خوشحالی او را احساس می کنیم. مونولوگ نهایی جکسون حتی بعد از ده ها بار دیدن این فیلم، همچنان مو به تن شما بلند می نماید: گاهی اوقات، شرارت در پشت درد پنهان می گردد.

2. جکی براون (Jackie Brown)

• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• محصول: 1997
• امتیاز متاکریتیک: 64 از 100

جکسون در نقش اوردل رابی در اینجا عالی است، از لباس کارکترش گرفته تا نحوه حرکت و و سلیقه موسیقی و حتی موها و صورت منحصر به فردش. بازی او در این فیلم باید توسط آموزشگاه قدردانی می شد و جکسون در چندین مصاحبه گفته است که رابی از جمله نقش های مورد علاقه او است. جکی براون یک فیلم خاص در آثار تارانتینو است و آخرین سوال جکسون از دوستش لوئیس (با بازی رابرت دنیرو) قبل از اینکه یک اقدام خشونت آمیز اتفاق بیفتد عشق و دلشکستگی را توامان به نمایش می گذارد. جکسون سکانس های مربوط به خودش را کاملا بی نقص بازی می نماید. او بازیگر همواره همراه تارانتینو است کسی که همواره در زمان جنجال ها از کارگردان خود دفاع می نماید.

1. داستان عامه پسند (Pulp Fiction)

• کارگردان: کوئنتین تارانتینو
• محصول: 1994
• امتیاز متاکریتیک: 94 از 100

هیچ جای سوالی وجود ندارد که چرا داستان عامه پسند شماره 1 این لیست است. در این فیلم شاهد یک اجرای فوق العاده از جکسون هستیم که احتمالا دلیلی قانع نماینده برای این است که او به عنوان پردرآمدترین بازیگر تاریخ گیشه شناخته گردد. جکسون در نقش جولز وینفیلد با شوخ طبعی عالی نقشش را بازی می نماید و کاراکترش را به مردی تبدیل می نماید که دوست داشته باشید با او معاشرت کنید تا زمانی که متوجه می شوید او قاتلی بی رحم است و برای کشتن کسی یا کسانی استخدام شده است. صحنه غذاخوری، که در آن جولز و وینسنت مورد حمله دو دزد قرار می گیرند، جولز را می بینیم که خونسردی خود را با وجود اسلحه ای که به طرف صورتش گرفته شده حفظ می نماید و در یک چشم بر هم زدن اسلحه را از دست دزد می قاپد و برایش قسمتی از کتاب مقدس را می خواند. این سکانس اعتباری برای تمام دوران حرفه ای جکسون محسوب می گردد، زیرا چهره رسای او به شما امکان می دهد طیفی از عواطف را در او مشاهده کنید. در عوض، یک آرامش ذن مانند در او وجود دارد که نشان می دهد کنترل کامل شرایط را در دست دارد. یک بار دیگر، این بازیگر شیمی خارق العاده ای با همبازی خود دارد، در این مورد جان تراولتا، و واضح است که داستان عامه پسند آغاز یک رابطه کاری بسیار ویژه بین جکسون و تارانتینو بود، روابطی که چندین فیلم و اجرای عالی بعد از آن را به ما ارائه داده است. جکسون در آخرین فیلم این کارگردان حضور نداشت، اما امیدواریم که نقشی برای او در کار بعدی تارانتینو وجود داشته باشد، به خصوص اگر اثبات گردد که آخرین فیلم این کارگردان خواهد بود!

• 5 دلیل که پالپ فیکشن بهترین فیلم تارانتینو است

منبع: collider