عصبانیت های بی دلیل ما از کجا نشأت می گیرد؟

به گزارش مجله فیروزی، خشم و عصبانیت از آن دسته احساسات انسانی است که در صورت کنترل نکردن می تواند بسیار مخرب باشد. بعضی از افراد، مدام به دلایل مختلف عصبانی می شوند و ناراحتی شان را به اطرافیان نیز منتقل می نمایند. خشم سبب تحریک پذیری و بداخلاقی انسان می گردد. احساس خشم مثل یک طوفان است و این طوفان هرچیزی را که در اطرافش باشد، خراب می نماید. اگر شما نیز از این دسته افراد هستید، بهتر است هر چه زودتر برای برطرف این مشکل اقدام کنید. زیرا خشم و عصبانیت بیش ازحد، آثار مخربی بر جسم و روح تان خواهد داشت. برای این کار، ابتدا ضروری است بدانید دلیل عصبانیت تان چیست و سپس به دنبال راهکار بگردید. در این مطلب، بعضی از عوامل خشم و عصبانیت را آنالیز می کنیم. با ما همراه باشید.

عصبانیت های بی دلیل ما از کجا نشأت می گیرد؟

1. راحت نبودن

عصبانیت معمولا به دلایل مختلفی در انسان ایجاد می شود. یکی از این دلایل، معین نکردن حدومرز در رفتار با دیگران است. به عنوان مثال، بعضی افراد قدرت نه گفتن به دیگران را ندارند. هر بار که کسی برای کاری به آنها مراجعه می نماید، به او پاسخ مثبت می دهند؛ حتی اگر خودشان وقت یا شرایط انجام آن را نداشته باشند. در این حالت، فرد تحت فشار قرار می گیرد و احساس می نماید دیگران در حال سوءاستفاده از او هستند. این به نوبه خود سبب ایجاد خشم و عصبانیت می شود.

2. فعالیت زیاد

بعضی افراد در انجام کارهای خود برنامه ریزی درستی ندارند. این افراد در کارهای خود غرق می شوند و حتی زمان کافی برای خواب و استراحت پیدا نمی نمایند. آنها به مرور زمان در مهارت های عاطفی شان با مشکل روبرو می شوند و حتی ممکن است افسردگی به سراغ شان بیاید. تصور نکنید فقط افرادی که تمام روز گریه می نمایند و از تخت شان بیرون نمی آیند، افسرده هستند. افزایش تحریک پذیری نیز یکی از نشانه های معمول افسردگی است.

3. اضطراب

اضطراب نیز یکی از دلایل خشم و عصبانیت است. اضطراب بیش ازحد سبب می شود افراد تحت فشار قرار بگیرند. به همین دلیل، این افراد زیاد کار می نمایند تا بتوانند این احساس درونی را مدیریت نمایند. کافی است در این حالت یک شرایط سخت برای شان پیش بیاید، به سرعت به هم می ریزند و این حالت به صورت خشم یا عصبانیت ظاهر می شود.

4. انتظارات ما

تحقیقات روان شناسی نشان می دهد که علت عصبانیت بسیاری از افراد و زوج ها به نوع روابط شان برمی شود. درواقع آنها از دست همسر، فرزندان، والدین و همکاران شان عصبانی هستند. برای مثال آنها فکر می نمایند که دیگران آنها را نادیده می گیرند یا مهم نیستند و آن ارزش لازم به کارهایشان داده نمی شود.

گاهی اوقات برآورده نشدن انتظاراتی که از دیگران دارید، سبب ایجاد خشم و عصبانیت می شود. به عنوان مثال، انتظار دارید دوستان تان از شما حمایت نمایند، اما آنها این کار را نمی نمایند. انتظار دارید همسرتان بیشتر در کارهای منزل یاری کند، اما او این کار را انجام نمی دهد. این موارد خشم و عصبانیت را در شما ایجاد می نمایند. البته ممکن است در آن لحظه علت این عصبانیت را ندانید.

یکی دیگر از دلایل عصبانیت این است که ما تمایل داریم، چیزهایی که در اطراف مان است تحت کنترل خودمان بگیریم. تحقیقات نشان می دهد افرادی که دوست دارند به دیگران یاری نمایند، روش کنترل خشم خود را یاد می گیرند و در برقراری رابطه سالم با دیگران پیروز عمل می نمایند.

5. ترس و تنهایی

گاهی اوقات ممکن است تمایل به انجام کارها به تنهایی یا احساس ترس، خودش نشانه ای از وجود عصبانیت باشد. در این حالت حس عصبانیت در شما وجود دارد، اما نمی توانید آن را نشان دهید.

شخصی به نام سیندی، یک نمونه از این موارد است. او به ظاهر شاد و پرانرژی بود، اما اغلب احساس خستگی می کرد. سیندی کوشش می کرد همه را از خود راضی و شاد نگه دارد. او دو کودک معلول داشت و همسرش نیز در کارها به او یاری نمی کرد. سیندی در 30 سالگی به یک روان پزشک مراجعه کرد. آنالیز افکار و احساسات او نشان داد دلیل عصبانیت زیاد او، رفتار اشتباه خودش است. او برای همه وقت می گذاشت اما نسبت به خودش بی اعتنا بود. همه کارها را به تنهایی انجام می داد و به همسرش فرصت نمی داد که با فرزندان شان رابطه خوبی برقرار کند. درواقع دلیل عصبانیت او تنهایی و پشتیبانی نکردن همسرش بود.

شاید شما هم مثل سیندی، با احساس تان هماهنگ نیستید. فریس (نویسنده کتاب 4 قدم ضروری برای ایجاد اعتماد به نفس) می گوید: بیشتر ما یاد نگرفته ایم که چگونه احساسات مان را کنترل و راهنمایی کنیم. هنگامی که جامعه ما را تشویق می نماید که مطیع باشیم و از درگیری ها دوری کنیم، خشم بیشتری به ما هجوم می آورد، زیرا احساس خشم به طور معین در ما وجود دارد.

بسیاری از ما به دلیل ترس از آسیب زدن به احساس دیگران یا خراب شدن روابط مان با آنها، از بروز خشم مان می ترسیم. درواقع احساس خشم نباید فروخورده شود و فقط باید به آن درست توجه کرد. کنترل احساس با سرکوب کردن آن کاملا متفاوت است. هر یک از احساسات ما واقعیتی را به ما نشان می دهند. احساس خشم و عصبانیت نیز به ما نشان می دهد که موضوع یا چیز اشتباهی وجود دارد که باید رفع شود.

به عنوان مثال سیندی باید با همسر خود صحبت می کرد، درباره نگرانی هایش می گفت و از او می خواست بیشتر حمایتش کند تا حس کند تنها نیست. ما باید یاد بگیریم به خودمان توجه کنیم و با مدیریت افکارمان، راهکار مناسب را قبل از عصبانیت پیدا کنیم.

موارد پیشنهادی زیر می تواند در مدیریت خشم و عصبانیت به شما یاری کند

  • نشانه هایی که قبل از ایجاد خشم به سراغ تان می آید بشناسید؛ این نشانه ها می تواند برای هرکسی متفاوت باشد.
  • بدون اینکه کسی را سرزنش کنید، احساس تان را بروز دهید.
  • برای حل مسائلِ پیش رو برنامه ریزی کنید.
  • نفس عمیق بکشید.
  • مراقب افکار منفی تحریک نماینده باشید.
  • اگر در شرایط بدی هستید از دیگران یاری بخواهید.
  • وقتی اوضاع بدتر می شود و در شرایط بدی قرار می گیرید کمی به خودتان فرصت دهید. به دیگران بگویید که می خواهید گفت وگو را در شرایط دیگری که هر دو آرام هستید ادامه دهید.
به طور کلی خشم احساسی ثانویه است و علت اصلی این سرخوردگی و تحریک پذیری، احساسات آسیب زایی مثل تنهایی (مانند مورد سیندی)، غم و اندوه یا ترس است که معمولا پیداکردن عامل اصلی می تواند سخت باشد. درواقع احساسات مانند یک اقیانوس است که فقط سطح آن دیده می شود و باید علت اصلی ایجاد احساس آنالیز شود.

به یاد داشته باشید که احساس عصبانیت و خشم به معنای انجام رفتاری خشونت آمیز نیست. خشم احساسی ارزشمند و حیاتی است. شناخت احساس خشم و استفاده از این آگاهی برای درک احساسات آسیب پذیر مفید و کلید سلامت عاطفی است.

منبع: زندگی روز
انتشار: 25 اردیبهشت 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: mfiroozi.ir شناسه مطلب: 736

به "عصبانیت های بی دلیل ما از کجا نشأت می گیرد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "عصبانیت های بی دلیل ما از کجا نشأت می گیرد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید